به طور کلی انرژی مصرفی یک ساختمان در طول حیاتش به دو بخش عمده تقسیم می شود. بخش اول انرژی مصرف شده جهت ساخت بنا که حدود 20 % از کل انرژی را به خود اختصاص داده، و بخش دوم انرژی مصرف شده در هنگام استفاده از ساختمان است که تقریبا معادل 80 % کل انرژی یک ساختمان در طول حیاتش می باشد.
همانطور که گفته شد "در ساختمان" به مفهوم کل مجموعه بنا و فضای پیرامونی است. انرژی تولیدی در ساختمان با توجه به مفاهیم و بنمایه پاس داشت زیست بوم که NetZEB هم بر همین پایه تعریف شده است صرفا بر انرژی های نو شونده و یا خودزا اتلاق می شوند. هیچگونه انرژ ی تولیدی حاصل از سوخت های فسیلی (گاز، گازوئیل، نفت، مازوت، ذغالسنگ، و یا حتی چوب که صرفا به عنوان هیزم تهیه شده باشد) در این مقوله منظور نمی شود. مثلا نمی توان و نمی باید انرژی تولید شده توسط یک ژنراتور با سوخت فسیلی علی رغم اینکه در ساختمان تولید شده و از شبکه های خارج از ساختمان منفک شده است را بعنوان "انرژی تولیدی ساختمان" محسوب کرد که این خود نقض غرض است. انرژی های نو شونده که امکان تولید شان در ساختمان و یا محیط پیرامو نی وجود دارد شامل موارد زیرهستند:
در طراحی ساختمان انرژی صفر علاوه بر رعایت موارد معمول در ساختمان های متداول، موارد ویژه دیگری نیز باید در نظر گرفته شود از آنجا که انرژی مصرف شده در این ساختمان ها باید با استفاده از انواع روشهای ممکن تولید و تامین گردد، لذا استفاده بیشتر انرژی در ساختمان معادل با بزرگ شدن ظرفیت تولید انرژی در ساختمان میگردد، که چنانچه این موضوع از نظر فنی مقدور باشد، شرایط اقتصادی طرح مانع از آن خواهد شد. معماری پایدار نسبت به ویژگی ها و شرایط محیطی و مکانی پاسخگو است و کمترین صدمات را بر محیط زیست دارد. طراحی ساختمان های صفر انرژی هدفی مهم در حفاظت از محیط زیست در معماری و شهرسازی به شمار می رود و گامی اساسی در تحقق اهداف معماری پایدار می باشد. عبارت ساختمان انرژی صفر برای ساختمانی استفاده می شود که به طور ایده آل تکنولوژی انرژی های تجدیدپذیر در دسترس را به وسیله ی فنون ساختاری انرژی های تاثیرگذار، به اشتراک می گذارد. در قلب مفهوم و تصور کلی ساختمان انرژی صفر، این ایده وجود دارد که ساختمان ها می توانند تمام نیازهای خود را به انرژی با یک روش کم هزینه، با دسترسی محلی، بدون آلایندگی و با منابع تجدیدپذیر بر طرف نمایند. پیدا کردن ساختمانی که بتوان آنرا اولین ساختمان انرژی صفر نامید، بسیار مشکل است. زیرا صفر انرژی تنها یک اسم جدید برای روند پیشرفت کاهش مصرف انرژی در ساختمان است. در یک ساختمان انرژی صفر هیچ گونه سوخت فسیلی مصرف نمی شود و مصرف انرژی سالانه آن با تولید سالانه اش برابری می کند. یک ساختمان انرژی صفر ممکن است به شبکه های شهری موجود متصل باشد یا نباشد. ساختمان انرژی صفری که به شبکه متصل نباشد دارای تجهیزاتی است برای ذخیره کردن انرژی های بزرگ که معمولا از نوع باطری است. در یک ساختمان انرژی صفر که به شبکه متصل نباشد نسبت به شکل و نوع ذخیره ی باطری، بخشی از مدار ممکن است بلا استفاده بماند در حالیکه در یک ساختمان انرژی صفر متصل به شبکه هیچ مداری به صورت بلااستفاده به کار گرفته نشده و مجزا نمی باشد. یک ساختمان انرژی صفر متصل به شبکه ممکن است بیشتر از نیاز خود برق تولید کند. در طی مدت زمانیکه ساختمان به انرژی تولیدی نیازی ندارد یعنی وقتیکه در حال استفاده از انرژی ذخیره شده در باطری ها هستیم، یک ساختمان انرژی صفر، انرژ ی مورد نیاز خود را تولید می کند. همچنان که در عین حال به مالک، اطمینان خاطر در مورد امنیت ذخیره انرژی مازاد بر نیاز خود را می دهد. برای یک ساختمان انرژی صفر یک شبکه، طراحی و ساخته می شود و از طریق به اشتراک گذاشتن تکنولوژی های نسل انرژی تجدیدپذیر و انرژی های موثر تمام انرژی مورد نیاز خود را تامین می نماید. در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد چندین مقاله دیده شد که در آن ها از عناو ین و عبارت هایی همچون یک خانه با انرژی صفر، یک خانه مستقل از انرژی یا خانه با انرژی خنثی و . استفاده شده بود. پس با این شرایط ZE یک مفهوم جدید نیست، شاید فقط یک نام جدیدی باشد که برای ساختمان ها بکار می رود. برسی نوشته ها نشان داده که تنوع گسترده ای در میان تعاریف ZE وجود دارد. این تعریف می تواند به شرایط زیر بستگی داشته باشد:
اساس طراحی ساختمانهای انرژی صفر
استراتژی و طراحی ساختمانهای صفر انرژی برای پایین آوردن و کم شدن مصارف ساختمانی می باشد بدین لحاظ انرژی صفر
امکان زندگی روزمره و کار را در یک فضایی که بدون سوختهای فسیلی هستند ارائه می دهد. استفاده از منابع انرژی تجدید پذیر مانند: باد خورشید، بهترین و مناسب ترین راه حل برای صرفه جویی در مصرف انرژی و نگهداری از سوختهای فسیلی برای آیندگان می باشد.
عبدالله زادگان و سادات هاشمی زاده، در پژوهشی که در سال 1393 انجام دادند، معماری دوره قاجار را معماری خانه سازی یا معماری خانه های مسی نامیده اند. در این دوره به علت افزایش جمعیت شهرنشینان، معطوف به ایجاد سرپناه و خانه برای مردم تازه وارد به شهر گردید. در زمینه ی معماری به علت ارتباطی که به هر حال بین هنر معماری قصرها و بناهای مردم بوده نمونه های این هنر غربی به سرعت جای خود را در میان خانه های شهری باز کرده و در تمام ایران رسوخ پیداکرد. در طول تاریخ ایران خانه هایی به زیبایی خانه های دوره قاجار تا زمان ناصرالدین شاه نبود. در این دوره خلاقیت فضایی افزایش می یابد و تنوع فضاها بیشتر می شود. معماری قاجاری به عنوان جلوه ای از معماری سنتی و علی رغم مقبولیت در بین مردم فراموش می شود، به نحوی که میزان تمایل به استفاده از آن بسیار کم بوده است و این سبک از معماری جای خود را به معماری مدرن غربی می دهد (عبدالله زادگان و هاشمی زاده، ۱۳۹۳).
جلیلی و همکارانش نیز در سال 1394 با پژوهشی تحت عنوان "تبیین تحول مفهوم و اندیشه سنت به تجدد، در معماری تهران قدیم (گذری بر معماری دیروز به امروز)"؛ اهداف و نتایج کار خود را چنین بیان داشتند که: در جامعه سنتی ایران خانواده، از واحدهای بنیادین جامعه و اصل یکپارچگی خانواده است و به گونه ای طراحی می شدکه در آن به ارزش های بنیادی بیشتر توجه می گردید و مفهومش بسیار گسترده تراز مکان خصوصی محض بود. مبحث سنت و تجدد در ایران در آستانه ورود به جهان مدرن نوعی گذار معرفت شناختی و گفتمانی را تجربه کرده که مفصل بندی آن از یک سو حاصل اولین نگاه ها به غرب و اولین قرایت ها از مدرنیته و از جانب دیگر نتیجه جستجو برای یافتن آن واقعی (آنچه از مدرنیته غرب به ایران رسید) چیزی جز شیفتگی نبود. تجدد یک تمدن است که در سه بعد فرهنگی و رفتاری و نگرشی تبلور یافته حال آنکه سنت تعریفی همپای فرهنگ دارد. بیش از یک قرن است که هویت ملی ما ایرانیان در تلاطم میان سنت و تجدد فرو فتاده و مقصدش تا بحال معلوم نیست. اصولا فرهنگ جوامع از دو بخش بنیادی (غیرقابل تغییر) و بخش زمانی و مکانی که در طول سال در حال تحول است و این تحولات حول بخش بنیادی صورت می گیرد و چالش های مختص به خود را پدید آورده است. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخی به رابطه بین این دو می باشد. روش تحقیق از نوع کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی وروش گردآوری اطلاعات از نوع اسنادی و کتابخانه ای است (جلیلی؛ فرجی و اعتماد، ۱۳۹۴). هنرمندی نیز شناخت سنت اسلامی و عناصر تجدد، برای ارزیابی معماری ایرانی در گذشته، حال و آینده را حائز اهمیت است. در واقع پژوهش هنرمندی، به بررسی معماری ایرانی - اسلامی از جمله دوره قاجاریه، به طوری که متأثر از مسئله سنت و تجدد شده اند، می پردازد. فرضیه تحقیق بر هویت بنا در قالب معماری دیدگاه تاریخی و اجتماعی توجه دارد و ارزیابی شده است. در نتیجه این دیدگاه باعث الگوبرداری شکلی کاربردی بناها مطابق با شرایط زمانی و مکانی و حفظ معیارهای ملی، مذهبی شده اند. روش تحقیق مقاله، پژوهشی کیفی و کمی با جمع آوری داده های کتابخانه است که بر مبنای نیاز منابع چاپی، منابع دیجیتال، منابع میدانی و اسنادی استفاده شده است. هدف از انتخاب موضوع، تبیین معماری اسلامی با تکیه بر مفاهیم سنت گرایی و تجدد طلبی، همچنین تحلیل عناصر اجتماعی و فرهنگی ایرانی و ارائه یک الگوی معماری ایرانی اسلامی است (هنرمندی، ۱۳۹۴). کامیابی مسک و همکارانش نیز براین باوراند که ورود معماری غرب به ایران و تاثیر آن بر معماری ساختمان ها، تزیینات و جزئیات بناها سبب پیدایش سبک معماری التقایی در کشور شد. این تاثیرات در اجزاء تشکیل دهنده یک خانه، فضای ورودی، سردرها و فضاهای داخلی مشاهده می شود. در این میان فضای ورودی که در معماری سنتی علاوه بر جنبه ی کاربردی دارای کارکردهای اجتماعی و فرهنگی نیاز بود تاثیر بیشتری پذیرفته است، لذا بررسی ویژگی های ساختاری و تزیینی ورودی دارای اهمیت ویژه می باشد. شهر بیرجند جزو شهرهایی است که به دلیل ست خاندان علم سریع تر از دیگر شهرها پذیرای الگوهای معماری غرب شد. این تاثیرات از بناهای حکومتی شروع و بعدتر در خانه های مسی ادامه یافت. در دوران قاجار به دلیل تفاوت فرهنگی اقشار مختلف مردم، این تاثیرگذاری در معماری مسی از محله ای به محله ای دیگر متفاوت است. در برخی از مناطق به دلیل نفوذ اروپاییان در متمولین شهر بیرجند تاثیرات معماری التقایی را به وضوح می توان مشاهده کرد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی بر آن است که ریشه ها و نمودهای سنت و تجدد و تلفیق آنها را که متاثر از عوامل گوناگون و رویکردهای مختلف است بااستفاده از مستندات مکتوب و مشاهدات عینی بررسی کند (کامیابی مسک و همکاران؛ ۱۳۹۴).
سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا و اعزام محصلین به غرب همراه با رفت و آمد تجار و تمداران اروپایی به ایران، در دوره ی قاجار موجبات نفوذ فرهنگ اروپایی را در کشور فراهم ساخت. همچنین هنر در دوران قاجار همانند سایر ادوار، بازتاب ویژگیهای ی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است؛ ارتباطات تجاری، ی و نظامی با غرب که از دوران صفویه آغاز شده بود، در دوره ی قاجار با ایجاد امنیت و ثبات نسبی در کشور به صورت چشمگیری گسترش یافت. این امر، زمینه ساز تجدد خواهی و ورود هر چه بیشتر عناصر فرهنگی بیگانه به جامعهی ایران آن روزگار شد. در زمان قاجار به دلیل علاقه ی وافر شاهان قاجار و هنرمندان درباری به غرب گرایی و ارتباط روز افزون با دنیای غرب، گرایش به سوی هنر غرب مآب در کلیهی زمینه ها و همینطور معماری و هنر فراهم شد. در نتیجه، زمینه ی جدایی هرچه بیشتر هنرمند ایرانی از ویژگی های سنتی که از دهه های قبلتر آغاز شده بود بیش از پیش فراهم شد (معروفی اقدم و محمودی نسب، ۱۳۹۲). ورود معماری غرب به ایران و تاثیر آن بر معماری ساختمانها، تزیینات و جزئیات بناها سبب پیدایش سبک معماری التقایی در کشور شد (کامیابی مسک و همکاران؛ ۱۳۹۴). در این دوره معماری دچار گسستی بی سابقه می شود که با عناصری ناآشنا و ناهمگون در آن مواجه است (شریفی، ۱۳۹۴). در این دوره است که شیوه جدیدی در معماری نهادینه شد که معماران ایرانی را بر آن داشت تا عوامل مشخص معماری ایران را با روش و توجه خاصی با عوامل معماری خاور دور در آمیزد و سنت و تجددگرایی را رو در روی هم قرار دهد (تقی زادیه و همکاران؛ ۱۳۹۴). همچنین در این بین، اقدامات تجددطلبان برای هماهنگ سازی فرهنگ غربی و ایرانی سبب شد ساختمان های دوره قاجار هم سو با سنت های ایرانی و عناصر وارداتی غرب طراحی شوند. در واقع به دنبال نوآوری ها و تغییرات حاصل از تجددطلبی معماران محلّی نیز تا اندازه ای سلیقه تازه را پذیرفتند و در کارهای خود منظور کردند (سجادی و همکاران؛ 1393: 77). به طور کلی هندسه در طراحی و ساخت مساجد، تکایا و دیگر آثار فاخر معماری ایرانی در دوره قاجار حضور دارد. هندسه نمودی از تجلی حکمت اسلامی در کالبد بناهای ایرانی نیز به شمار می رود (همان منبع). بطور کلی در این دوران است که معماری سنتی بجای مانده از سبک صفوی در مواجه با معماری تجددگرای غربی قرار می گیرد. سبک معماری غربی که بر اصول خردگرایی و استفاده از مظاهر تکنولوژی از جمله کاربرد ف در ساختمانسازی تأکید دارد. در این دوران به تقلید از معماری اروپایی، ترکیب های حجمی ساختمان تغییر کرد. از این میان می توان به تداوم در معماری سنتی ایران به ویژه در بناهای آیینی مانند مساجد و مزارها و سپس معماری مدرن در ساختمان های اداری مسی مانند ساختمان راه آهن، فروشگاه فردوسی و هنرستان سخایی اشاره کرد. گسترش مدرنیسم در غرب با ورود کالاهای صنعتی و فناوری نوین در بافت های شهری، مصالح بنایی و دگرگونی در نظام اداری و اجتماعی کشور موجب توسعه مدرنیسم در ایران شد که توسط معماران تحصیلکرده اروپا مانند وارطانیان در طراحی ساختمان ها گسترش یافت (Soltanzadeh, 2011).
درباره این سایت